موی پیچانت ای یار،مرا دیوانه کرده طاق ابرویت ای یار،مرا مستانه کرده
شهد شیرین دو چشمت نیز هم دلم را هم اسیر نرگس میخانه کرده
عسل وش کندوی کامت را بگویم که عقل و هوشم برده و بیچاره کرده
خمار روی نازت گشتم ای یار شیرین غم هجر و درد وصلت مرا آواره کرده
شرار عشق دیرینت زجانم شعله کرده خانه اغیار دگر را جملگی ویرانه کرده
فکر و ذکرت چون شراب ناب صدساله مرا غافل زیاد آن می و پیمانه کرده
علی یوسفی-تهران-آبان 91
نظرات شما عزیزان: